با سلام خدمت دوستان 

با توجه به اینکه جزوات به صورت پی دی اف میباشد وقابلیت کپی برداری ندارند که دروبلاگ بگذارم لذا دستان میل خود را در قسمت نظرات همین مطلب ارسال بفرمایند 

لطفا سریعتر اقدام نمایید از فردا ساعت 8صبح به مدت 48 ساعت به علت بهینه سازی مخابرات م 15 تهران اینترنت بنده قطع میباشد 

ارادتمند شما 

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۲ساعت 20:21  توسط عبدالله  | 

با سلام واحترام خدمت شما دوستان گرامی 

به علت معرفی وب کتاب آسمانی به موتورهای جستجوگر 

وطول کشیدن این پروسه (به مدت یک هفته) لذادوستان 

از قسمت پیوند های روزانه همین وبلاگ وارد وب کتاب آسمانی شوند 

برای ورود به پنل کاربری باید به سایت mihanblog وارد شده و 

از قسمت ورود وارد پنل خود شوید

وبلاگ

نام کاربری ورمز عبور هم از طریق پیامک ارسا ل شده است  

حتما به محض ورود به وب کتاب اسمانی قوانین ومقررات را مطالعه بفرمایید 

از همکاری شما سپاسگذارم

+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۲ساعت 15:36  توسط عبدالله  | 

+ نوشته شده در  دوشنبه دوم دی ۱۳۹۲ساعت 15:7  توسط عبدالله  | 

خانه را مدرسه نکنیممحمد برو توی اتاقت. پروین صدای تلویزیون را کم کن. این هفته جایی میهمانی نمی رویم. مگر به تو نگفتم برو توی اتاقت ایام امتحانات بچه هاست و در خانه ها شرایط فوق العاده برقرار است. بعضی پدر و مادرها اینقدر بی تفاوت و بی خبر از اوضاع بچه ها هستند که نمی دانند در مدرسه فرزندشان چه می گذرد و بعضی دیگر اینقدر قضیه را سخت گرفته اند انگار که نمره هرکدام از امتحانات قرار است در اضافه حقوق این ماه از درآمد خانواده لحاظ شود!

ادامه مطلب
+ نوشته شده در  چهارشنبه ششم آذر ۱۳۹۲ساعت 21:46  توسط عبدالله  | 

اصول و مبانی آموزش مسائل دینی به کودکان و نوجوانان▪ چكیده 
روش ها و شیوه های آموزش نماز در كودكان و نوجوانان، بر اصولی استوار است كه مهم ترین آن ذكر می گردد:«اصل» به معنای بن، ریشه، زیربنا و اساس است. كلمه «اصل» را عرف عامه در مقابل «بدل» و در مقابل «فرع» استعمال می كند، اما مقصود از این واژه در این جا، مفهوم فلسفی آن است كه با معنای «منشأ» و «مصدر» برابر می شود. علمای تعلیم و تربیت نیز از اصول و مبانی تعلیم و تربیت چنین برداشتی دارند.در این مقاله، سعی شده است اصول و مبانی آموزش نماز در كودكان و نوجوانان از دیدگاه دینی (برگرفته از قرآن، احادیث و روایات ائمّه اطهار(علیهم السلام) و نظریات علمای تعلیم و تربیت) به صورت تطبیقی، تبیین و تشریح گردد.در آموزش و تعلیم هر موضوعی، اصول و مبانی ساختار آن موضوع از اهمیت ویژه و اساسی برخوردار است. 
اصول و مبانی هر علمی به منزله ستون و پایه ساختمان است كه در استحكام و عمر آن نقش اساسی دارد. در علوم گوناگون نیز مانند جامعه شناسی، روان شناسی، تعلیم و تربیت، و راهنمایی و مشاوره، اصول و مبانی این علوم نقش اساسی بر عهده داشته و در واقع، فعالیت ها و روش ها مبتنی بر اصول آن علم است; مثلاً، در راهنمایی و مشاوره، اصول و مبانی این علم به فعالیت ها، روش ها و فنون مشاور جهت می دهد و نقش بنیادی و اساسی در فعالیت های مشاور ایفا می كند. 
روش ها و شیوه های آموزش مسائل دینی (نماز) در كودكان و نوجوانان بر اصولی استوار است كه به ذكر مهم ترین آن ها در این نوشتار پرداخته شده است. 
۱. فطری بودن مسائل دینی (نماز) 
نیاز به پرستش و نیایش یكی از نیازهای اساسی و عمیق است كه در عمق روان بشر وجود دارد.در بررسی تاریخی، این موضوع ثابت شده است كه پرستش جزئی از وجود و كشش فطری انسان است. گاهی كه این میل و روح پرستش توسط انبیا(علیهم السلام) در مسیر صحیحی قرارگرفته، به خداپرستی ختم شده، اما گاهی بر اثر جهل، انحراف و لجاجت، موجودات و اشیای گوناگون مانند سنگ و چوب، ماه، خورشید، آتش، گاو و پول مورد پرستش قرار گرفته اند. 
استاد شهید علّامه مطهری(رحمه الله) در این باره می فرماید:«یكی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلّیات روح آدمی و یكی از اصیل ترین ابعاد وجود انسان ها حس نیایش و پرستش است. مطالعه آثار زندگی بشر نشان می دهد هر زمان، هرجا كه بشر وجود داشته است، نیایش و پرستش هم وجود داشته است. چیزی كه هست شكل كار و شخص معبود متفاوت شده است; از نظر شكل، از رقص ها و حركات دسته جمعی موزون هم راه با یك سلسله اذكار و اوراد گرفته تا عالی ترین خضوع ها و خشوع ها.»۱ 
همه كودكان به طور فطری كنجكاو و كاوشگر بوده و به دنبال پاسخ به سؤالات و چراها هستند و میل به پرستش و نیایش در وجودشان موج می زند; مثلاً، وقتی بزرگ ترها به آن ها محبت و نوازش می كنند، ممكن است قادر به تفهیم تشكر و سپاس خویش به آن هانباشند، ولی با پیام هایی كه از طریق چشم و نگاه های معصومانه و چهره متبسم به ما می دهند، تشكر و قدردانی خویش را ابراز می دارند. 

ادامه مطلب
+ نوشته شده در  چهارشنبه ششم آذر ۱۳۹۲ساعت 21:44  توسط عبدالله  | 

 


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۲ساعت 23:52  توسط عبدالله  | 

به گزارش خبرگزاری فارس، مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(یکشنبه) در آستانه روز ملی مبارزه با استکبار در دیدار پرشور هزاران نفر از دانشجویان و دانش آموزان، با بیان تحلیلی مهم از ریشه های دشمنی استکبار با ملت ایران ضمن اعلام حمایت جدی و محکم از مسئولان پرتلاش مذاکرات جاری تأکید کردند: سوابق عملکرد امریکا نشان می‌دهد موضوع هسته‌ای تنها بهانه‌ای برای ادامه دشمنی با ایران است. لبخند فریب گرانه دشمن کسی را دچار خطا نکند. اگر از مذاکرات نتیجه گرفته شود چه بهتر، اگر نه اثبات این توصیه مکرر است که برای حل مشکلات باید نگاه به درون داشته باشیم.



ادامه مطلب
+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۲ساعت 1:22  توسط عبدالله  | 
مقام معظم رهبری فرموده‌اند: . هر لحظه‌ این زندگى یک حادثه و یک درس است، جلوه‌ عظیم انسانى است؛ جوان‌هاى ما بروند تاریخ زندگى پیغمبر را از منابع مستند بخوانند و ببینند چه اتفاقى افتاده است.
 پایگاه مقام معظم رهبری بخش‌هایی از سخنان رهبر معظم انقلاب درمورد مطالعه سیره اهل بیت(ع) را منتشر کرده و در این میان کتبی برای مطالعه دقیق سیره و زندگی اهل بیت(ع) را به مخاطبان یادآور شده است.

«زندگى پیغمبر را میلى‌مترى باید مطالعه کرد. هر لحظه‌ى این زندگى یک حادثه است، یک درس است، یک جلوه‌ى عظیم انسانى است؛ تمام این 23 سال همین‌جور است. جوان‌هاى ما بروند تاریخ زندگى پیغمبر را از منابع محکم و مستند بخوانند و ببینند چه اتفاقى افتاده است.»(بیانات در دیدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم صلوات‌الله‌علیه‌و‌آله، 1387/05/09)



ادامه مطلب
+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۲ساعت 20:6  توسط عبدالله  | 
کربلا نشان داد که با شکیب در عطشی کوتاه، میتوان همیشه ی تاریخ را سیراب کرد

+ نوشته شده در  چهارشنبه پانزدهم آبان ۱۳۹۲ساعت 10:7  توسط عبدالله  | 
داستان دارد آن شب هراس‌انگیز که دشمنان پیامبر(ص) برای ترور او نقشه ریختند تا کار را تمام کنند. داستان دارد آن شب که خداوند نقشه سرّی کافران را برای پیامبر(ص) فاش کرد و حضرت ماجرا را با علی(ع) درمیان گذاشت. آن شب، داستانی بود در زمین و داستانی شد در عالم بالاتر. پس از آن چون و چرا که فرشتگان بر سر خلیفه‌اللهی انسان با خداوند کردند، اکنون پای آزمون در میان بود و خداوند صحنه را چنان چید تا فرشتگان به پاسخ سوال خویش برسند و راز پاسخ کوتاه خداوند برملا شود که «انّی اعلم ما لاتعلمون. همانا من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید». آن شب بزرگ پا که نه، پر و بال جبرئیل و میکائیل هم به ماجرا باز شد. اگر حکیم میرفندرسکی می‌گوید «صورتی در زیر دارد، آنچه در بالاستی» و دست‌کم برای خوبی‌های زمینی، نمونه و مثالی در عالم بالاتر باید جست، آن شب روی زمین ماجرایی رفت که منحصر به زمین ماند و در عالم بالا تکرار نشد.
ا


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  چهارشنبه یکم آبان ۱۳۹۲ساعت 8:48  توسط عبدالله  | 
دیر به کلاس رسیده بودم  با اجازه از استاد برروی صندلی نشستم کلاس روانشناسی جناحی بود 

انچه فهمیدم این بود که استاد وسط بحث است 

شیوه استاد اینه که متدهای علمی را با چاشنی مسائل روزمره بیان میکند 

بحث به جای حساسی رسید 

استاد گریزی به درد دلهایش زد  واز رعایت نکردن ها ....گفت 

البته بگم خودش هم از جانبازان انقلاب است از ان در صد بالاها 

درددلی را شروع کرد شاید میخواست بگوید به کجا چنین ..........

در سفر علمی به یکی از کشورهای اروپایی بعد از چند روز اقامت دوستان میگفتند چرا گشت وگذاری در کارت نیست 

همه اش اینجا مانده ای

پیشنهادشان را برای رفتن به لب ساحل قبول کردم 

رفتیم خلوت بود الحمدلله

واسه صرف غذا به رستوران رفتیم قبل غذا مشروبات اوردند همه منتظر من بودند  که من میخورم یانه 

من هم با ارامش کامل گفتم که 

میخورم البته اگر شما کاری کنید که خدا ما را نبیند

من را به یاد ایه قران انداخت الم یعلم بان الله یری 

ایا نمی دانی که خدا تورا میبیند 

اری دکتر گفت 

میخورم البته اگر شما کاری کنید که خدا ما را نبیند


+ نوشته شده در  جمعه نوزدهم مهر ۱۳۹۲ساعت 11:9  توسط عبدالله  | 
يگاه اطلاع‌رساني khamenei.ir تصوير دستخط رهبر معظم انقلاب در توصيه به زوجهاي جوان و تبريک به‌مناسبت ازدواج آنان را منتشر کرد.
+ نوشته شده در  چهارشنبه هفدهم مهر ۱۳۹۲ساعت 10:10  توسط عبدالله  | 
با دوستان صحبت میکردم فردا سالروز ازدواج حضرت علی (ع)وحضرت فاطمه (ص)است پیوندی اسمانی والهی 

به این پیوند مبارک فکر میکردم ودر ذهنم شاخصه ها را مرور میکردم 

علی با مقام ولایی اش 

فاطمه با عظمتش 

چرا پیامبر منتظر نظر خدابود 

اقایانی که با زرو سیم هایشان امده بودن چرا امدند مگر پیامبر را نمی شناختند .......

چرا پیامبر به خاستهای انان توجه نکرد 

چرا با اینکه مقام فاطمه را می شناختد باز هم امدن 

صدای قران از مسجد  به گوش رسید ارام بلند شدم رفتم برای وضو ونماز سعی کردم از بحث خارج بشم که مانع حضور در نماز نشه 

هرچند بعد نماز هم بایستی اماده میشدم جهت رفتن به موسسه وهیئت و......

بعد از نماز به رسم ادب از همکاران معاونان مجموعه خداحافظی کردم وبه سمت خانه حرکت کردم

بعد از صرف نهار به ایستگاه رفتم پس از اندک زمانی اتوبوس در مقابل ایستگاه ایستاد اما سهم اقایان از صندلی های اتوبوس حدودا 1/2در اختیار خانمها بود حال نمی دانم خودشان زودتر نشسته بودند ویا اقایان .....

با سوار شدن صدای خنده های بلند ،صحبت های بلند(که بعضا موضوع خوبی هم نداشت )شنیده میشد 

به فکر فرو رفتم که خدایا مگر ما شیعه نیستیم 

مگر فاطمه اسوه والگو بانوان نیست 

این همه فاصله گرفتن افاطمه چرا 

کمی از مسیر طی شد دو مرد میانسال پیاده شدند دوجوان معلول جسمی از ناحیه صورت وزبان و...که از حرکاتشان کاملا مشهود بود بر روی صندلی روبرو نشستند و اخ چه نگاهی و.......

به فردا وروز ازدواج علی (ع)وفاطمه (س)ومشکلات و..... فکر میکردم 

به این که ما چرا اینقدر از فرهنگ علوی وفاطمی فاصله گرفتیم 

راستی شما بگو یید چرا اینقدر فاصله:




+ نوشته شده در  یکشنبه چهاردهم مهر ۱۳۹۲ساعت 11:57  توسط عبدالله  | 

خـدایـا ! 

بـ ه خـودتـــ قـَسـم ، 

مـن بـ ه واژه واژه ی حـرفـهـایـتـــ ،

آنـقـدر ایـمـان دارم کـ ه بـ ه رحـمـتــ و بـزرگـیـتــ .

┘◄ ٠•● اُدْعُونِـی أَسـْتَـجِـبْـــ لَـکُـمـْ‏ . . .

✜ ✜ ✜ ✜ 

امّـا خـالـی بـرگـشتـن دسـتـهـایـم ، 

از درگـاهـتـــ را بــ ه پــای چـ ه بـگـذارم ؟

حـِکـمَـتــ ؟ !

مـَصلحَـتــ ؟ ! 

قـِسمـَتـــ ؟ ! 

یـا نـالایـِق بـودنـم ؟ ! 

.

√ خـدایــا . . . 

اُمـیـد ، نـانِ روزانـ ه آدَمی اسـتـــ . . .



برگرفته شده از وبلاگ خدا ، نهایت عاشقی http://sahra.blog.ir 

+ نوشته شده در  یکشنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 13:56  توسط عبدالله  | 

همان‌طـور کـ ه از جسمـ ت مـراقبـت می‌کنی 

و

پیشگیـری می‌کنی تـا بیـمار نـشوی ،

از روحـت هـم مـراقـبت کن ؛

اگـر هم بیـمار شدی ، 

زود بـرو و از طریـق "تــوبــــه "روحـت را مـداوا کـن !



+ نوشته شده در  یکشنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 13:55  توسط عبدالله  | 

+ نوشته شده در  یکشنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 13:42  توسط عبدالله  | 
سلام خدمت دوستان خوبم

با توجه به اینکه در جلسه دوشنبه عصر مقرر شد که جلسات سیر مطالعاتی شنبه شب ها ساعت ۲۱برگزار شود

باتوجه به اینکه این هفته توفیق پابوسی آقا علی بن موسی الرضا(ع)نصیب اینجانب ومجموعه شده است

لذا ضمن دعا برای تمام دوستان خوبم  با نبود اینجانب جلسه به قوت خود به صورت هم اندیشی باقی است

در ضمن قرار شد دوستان پیرامون بحث عوام وخواص وبازپروری داستانهایی از کتب داستان راستان استاد برای جلسه شنبه شب آماده کنند

به امید خداوند متعال نائب الزیاره دوستان خواهم بود

 

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۲ساعت 20:23  توسط عبدالله  | 
تدبیر ُ

مقام معظم رهبری:اعتقاد بنده این است که آثار شهید مطهری مبنای فکری این جمهوری کنونی ماست.

مبنای این  انقلاب تفکرات شهید مطهری است ولاغیر.

اگر ما بخواهیم که این نظام در ذهن مردم تعمیق بشود وحرکت این مردم ادامه ژیدا کند باید افکار آقای مطهری در بین مردم رواج پیدا کند.

قابل توجه مسئولینکانون ها وتشکل های فرهنگی  و  هیئت های  مذهبی شرکت کننده درسلسله جلسات سیر مطالعاتی کتب استاد مطهری

 دوره اول 

 داستان راستان ۱و۲

 حکمتها واندرزهای ۱و۲

 حماسه حسینی

 آزادی معنوی

 جمعا (۱۷۳۷)صفحه              ۹۰روز         متوسط روزی ۲۰صفحه

 زمان دومین گردهمایی جمعه آینده ساعت۱۵ مسجد صاحب الزمان (عج)

 شهرک جمهوری

+ نوشته شده در  یکشنبه هجدهم فروردین ۱۳۹۲ساعت 15:47  توسط عبدالله  | 

+ نوشته شده در  شنبه دهم فروردین ۱۳۹۲ساعت 15:38  توسط عبدالله  | 
افسران - تنها راه پیشرفت خرید کالای ملی است !!  حتی اگر کیفیتش کمتر از کالای خارجی باشد !!××!!
softmilitary
+ نوشته شده در  دوشنبه پنجم فروردین ۱۳۹۲ساعت 8:16  توسط عبدالله  | 
 شماره قبل، ثابت شد که بسیاری از آیات و روایاتی که به بحث جنگ نظامی پرداخته‌اند، قابل تطبیق بر جنگ نرم نیز هستند و می‌توان از آموزه‌ها و مفاهیم کلی آنها در زمان جنگ نرم نیز بهره برد. همچنین بخشی از تکنیک‌های کلی جنگ نرم را با استفاده از همین روش- یعنی تطبیق آیات مربوط به جنگ سخت بر جنگ نرم- بیان کردیم. حال در این شماره و شماره بعد بر اساس همین فرمول کلی به مهم‌ترین ویژگی مجاهدان عرصه جنگ نرم می‌پردازیم.
1- تقوا) پاسخ به این سؤال که چرا برای بندگان مجاهد خدا ویژگی تقوا ذکر شد نه «ایمان»، و یا «داشتن نیت خالص» و یا تعبیرات دیگر، در تعریف مفهوم «تقوا» نهفته است. طبق آنچه علمای اخلاق بیان فرموده‌اند، «تقوا» یعنی مراقبت و ترس و اجتناب دائمی انسان از خطری که از فعل اختیاری خود یا ترک آن متوجه سعادت ابدی او می‌شود و چون مطابق بینش توحیدی هر آنچه که در این عالم واقع می‌گردد- و از جمله چنین خطراتی- در نهایت از خداوند صادر می‌شود، تقوا به ترس از خداوند معنا شده است. انسان متّقی همواره مراقب رفتار و فکر خود است و از هر عملی و فکری که به‌واسطه آن مشمول عذاب الهی گردد پرهیز می‌کند. با دقت در تعریف بالا و بررسی آیات و روایات مربوط به تقوا معلوم می‌گردد که: 1- تقوا درجات و مراتبی دارد؛ 2- تقوا همواره ملازم با نوعی «خوف»‌ و «خشیت» ‌است؛ 3- تقوا همواره ملازم با نیت خالص برای خدا و محبت شدید نسبت به اوست؛ 4- تقوا ملازم با «آخرت‌طلبی» ‌و پرهیز از «دنیاطلبی» است؛ 5- تقوا همواره ملازم با «پای‌‌بندی به عبادات»‌ است؛ 6- تقوا همواره ملازم با «معرفت نسبت به خداوند»‌ است و انسان متقی به همان میزان تقوایش، «عارف» نیز هست؛ 7- هر مؤمنی لزوماً متقی نیست اما هر انسان متقی حتماً مؤمن است.
توضیح هر یک از این نتایج و چگونگی ارتباط آنها با مفهوم «تقوا» مجال دیگری می‌طلبد اما با مشاهده این نتایج به این مسئله پی می‌بریم که «تقوا» جامع‌ترین مفهوم و تعبیری است که همه معنویات و اخلاقیات و تعبدیات را دربر می‌گیرد و به همین دلیل خداوند ملاک ارزش انسان‌ها را «تقوا» می‌داند: «إن اکرمکم عندالله أتقاکم» (حجرات/13).
لازم به ذکر است که 7 موردی که پیش از این بیان شد همه نتایجی نیست که از دقت در مفهوم «تقوا» به‌دست می‌آید بلکه صرفاً نتایجی است که در این نوشته به آنها نیازمندیم. حال با این مقدمه به بیان چند نکته درباره علت اهمیت «تقوا» در عرصه جنگ نرم می‌پردازیم:
الف) مجاهدی که قصد ورود به عرصه جنگ نرم را دارد باید حداقلی از درجات تقوا را دارا باشد. این تقوای حداقلی به او کمک می‌کند تا اولا بتواند برای ورود به میدان جنگ از تعلقاتی مانند همسر و فرزند و مال و ... دست بکشد. خداوند کسانی را که از این ایمان در تقوای حداقلی برخوردار نیستند اینگونه نکوهش می‌کند: «قل إن کان آبائکم و ابنائکم و إخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال افترفتموها و تجاره تخشون کسادها و مساکن ترضونها احبّ الیکم من‌الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربّصوا حتی یأتی‌الله بأمره والله لا یهدی‌القوم الفاسقین» (توبه/24)
به همین دلیل امام سجاد(ع) در دعای 27 صحیفه سجادیه- که دعا برای بندگان مجاهد خدا در میدان جنگ است و نگارنده عمیقاً توصیه می‌کند تا مخاطبین عزیز یک بار این دعا را با نگاه تطبیقی جنگ نظامی بر جنگ نرم بخوانند- از خداوند می‌خواهد تا مبادا توجه به این تعلقات، او را از جنگ با دشمن باز دارد: «و أنسِهِ ذکرَ الأهلِ والوَلَد»
نکته‌ای که در اینجا باید متذکر شد این است که فراموشی یاد خانواده در میدان جنگ صرفاً به معنی "عدم تعلق و دلبستگی به آنها" است و نه به معنای فراموشی امورات اهل خانه که آن هم به فرموده قرآن نوعی بی‌تقوایی و موجب پیدایش عوارض عاطفی و تربیتی ناگواری خواهد شد: «یا ایها الذین آمنوا قُوا انفسکم و اهلیکم ناراً‌ وقودها الناس والحجاره» ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خود و خانواده‌تان را از آتشی که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌هاست نگه دارید. (تحریم/6)
دومین کمکی که تقوا و خودسازی پیش از ورود به میدان جنگ به انسان مجاهد می‌کند نترسیدن از دشمن و از دست دادن جان خود و آبرو و ... است.
خداوند به مسلمانانی که در دوران مکه از ظلم کفار به ستوه آمده و از پیامبر(ص) اذن جهاد می‌خواستند، توصیه به خویشتن‌داری و پرداختن به خودسازی معنوی و کسب ملکه تقوا می‌کند تا پس از اذن جهاد، از دشمن نترسند: «الم تر الی الذین قیل لهم کُفّوا ایدیکم و أقیموا الصلوه و آتوا الزکوه»؛ آیا ندیدی کسانی را که (در مکه) به آنها گفته شد: (فعلاً) دست از جهاد بردارید و نماز را برپادارید و زکات را بپردازید (نساء/77). مفسرین عزیز تعبیر «اقیموالصلوه و آتو الزکاه»‌ در این آیه را کنایه از خودسازی معنوی پیش از انجام جهاد دانسته‌اند. جالب اینجاست که در ادامه همین جمله از آیه فوق به افرادی اشاره شده که با اصرار از پیامبر(ص) اذن جهاد می‌‌خواستند اما هنگامی که اذن جهاد صادر شد به ‌دلیل عدم خودسازی معنوی و به خاطر ترس از دشمن به‌جای ترس از خدا، به خداوند اعتراض کردند که چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتی؟: «فلمّا کُتِبَ علیهم القتال إذا فریق منهم یخشون الناس کخشیه الله أو أشدُّ خشیه و قالو ربنا لم کَتَبتَ علینا القتال لو لا أخّرتنا الی أجلٍ قریب» (نساء/77)
و خداوند دلیل این ترس از دشمن را عدم توجه آنها به توصیه خودسازی پیش از ورود به عرصه جنگ و به‌طور مشخص بی‌تقوایی آنها می‌داند: «قل متاع الدنیا قلیل والآخره خیر لمن اتّقی و لا تظلمون فتیلاً» (نساء/77).
نکته مهمی که در اینجا باید بیان شود این است که پرداختن به خودسازی معنوی نباید موجب شانه‌خالی‌کردن از جهاد شود. همانگونه که در مقدمه این بحث ذکر شد، تقوا درجات و مراتبی دارد که حداقل درجات آن برای ورود به میدان جنگ کافی است و نشانه‌اش هم تعلق به مادیات و نترسیدن از دشمن و از دست‌ رفتن جان و آبروست؛ اما بخش اعظم «تقوا» در حین دوران مبارزه و با پایداری در میدان جنگ- و به‌خصوص جنگ نرم که مستلزم مبارزه بیشتر با هوای نفس است- حاصل می‌شود. اصولاً جنگ و به‌خصوص جنگ نرم- از انسان مجاهد، عارفی وارسته می‌سازد؛ به همین دلیل امیرالمومنین(ع) عرصه جهاد را مخصوص اولیای خاص الهی می‌دانند: «إنّ الجهاد بابٌ من ابواب الجَنَّه فتحه الله لِخاصَّه اولیائه و هو لباسُ التقوی و درع الله الحصینه و جُنَّتُهُ الوثیقه» جهاد دری از درهای بهشت است که خدا آن را به روی اولیای خاص خود گشوده است. جهاد لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداوند است (نهج‌البلاغه/خطبه 27).
ب) در ابتدای این نوشته گفته شد که تقوا همواره ملازم با محبت شدید نسبت به خداوند است و لازمه این محبت شدید، تبرّی و خشونت و غلظت شدید نسبت به دشمنان خداست. شاید به همین دلیل است که خداوند اظهار غلظت نسبت به دشمن را با «تقوا»‌ ملازم کرده است: «یا ایها الذین آمنوا قاتلوا الذین یلونکم من‌الکفار و لیجدوا فیکم غلظه واعلموا انّ الله مع‌المتقین» (توبه/123). همانگونه که ملاحظه می‌شود خداوند در این آیه تنها «ایمان» را برای اظهار خشونت نسبت به دشمن کافی نمی‌داند بلکه تقوا و خداترسی را شرط کافی آن می‌داند، اصولاً تقوا موجب اظهار خشم نسبت به دشمن می‌گردد.
مجاهد جنگ نرم باید بیشترین تبرّی را نسبت به دشمن خدا داشته باشد. بنگرید که امام سجاد(ع) چگونه نسبت به دشمنان اظهار تبرّی می‌کند: «اللهم عَقِّم أرحامَ نسائهم و یَبِّس اصلاب رجالهم و اقطع نسل دوابِّهم و انعامهم لا تأذن لِسمائهم فی قَطرٍ و لا لِأرضهم فی نباتٍ . ( دعای 27 صحیفه سجادیه):‌ یعنی خدایا؛ رحم زنان‌شان و صلب مردان‌شان را از نعمت فرزند محروم ساز و نسل جنبندگان و چهارپایان‌شان را قطع کن و به آسمان‌شان اذن یک قطره باران مده و به زمین‌شان اجازه روئیدن گیاه نفرما. و در فراز دیگری از همان دعا از خداوند می‌خواهند «خدایا در آب‌هایشان وبا و در دیگر غذاهایشان امراض دیگر داخل ساز»
مجاهد با تقوا و خداترس نه تنها از دشمن خدا نمی‌ترسد و بیشترین خشم را نسبت به او اظهار می‌دارد بلکه از ملامت دوستانی هم که او را به دلیل این اظهار خشم سرزنش کرده و او را متهم به تندروی می‌کنند نمی‌ترسد: «أذلّه علی‌المؤمنین أعزّه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومه لائم ذلک فضل‌الله یؤتیه من یشاء» (آنها) در برابر مؤمنان، متواضع و در برابر کافران، سرسخت و نیرومندند. در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراس ندارند این فضل خداست که آن را به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) می‌دهد. (مائده/54).
ج) اصولاً تقوا در عین حالی که موجب پیدایش بیشترین اظهار خشم نسبت به دشمن می‌شود، مجاهد جنگ نرم را از ظلم و بی‌عدالتی نسبت به دشمن هم باز می‌دارد. علامه طباطبایی در ذیل آیه 123 توبه که پیش از این آمد، می‌فرمایند: معنای "غلظه" در جمله «ولیجدوا فیکم غلظه واعلموا انّ الله مع المتقین» شدت و سرسختی نشان دادن به‌خاطر خداست و معنایش این نیست که با کفار، سنگدلی و بداخلاقی و قساوت قلب و جفا نشان دهید... که معارف اسلامی همه آنها را مذمّت کرده‌اند و آیات مربوط به جهاد هم از هر تعدّی و ظلم و جفایی نهی کرده است. خداوند در آیه 194 سوره بقره می‌فرماید: «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم و اتّقوا الله و اعلموا أنّ الله مع المتقین»‌: هر کس به شما حمله کرد همانند حمله وی بر او حمله کنید و از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید (و زیاده‌روی ننمایید) و بدانید خداوند با پرهیزکاران است. در آیه 8 سوره مبارکه مائده نیز پس از آنکه خداوند مؤمنان را به قیام برای خداوند دعوت می‌کند می‌فرماید: «و لا یجر منّکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا اِعدلوا هو اقربُ للتقوی واتقوالله انّ الله خبیر بما تعملون»: یعنی دشمنی با جمعیتی شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند عدالت پیشه کنید که به تقوا نزدیک‌تر است و از نافرمانی خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام‌ می‌دهید آگاه است. و در آیه 2 سوره مائده نیز مشابه همین تعابیر و البته کمی شدیدتر از آن، آمده است.
عین همین مسئله در مورد به‌کاربردن خدعه و فریب نسبت به دشمن، صادق است. در شماره قبل بیان شد که فریب‌دادن دشمن از تکنیک‌های جنگ است. بطور کلی تنها مجاهد با تقوا می‌تواند میان خشونت‌داشتن نسبت به دشمن و یا مکر کردن با دشمن با ظلم و تعدی نسبت به دشمن و در نتیجه به گناه‌افتادن فرق قائل شود. «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقاناً» (انفال/29) متقی‌بودن مجاهد در عرصه جنگ نرم که ظرافتها و پیچیدگی‌های بیشتری دارد و به‌خصوص نسبت به دشمن داخلی که بیشتر در دسترس است، اهمیت مضاعفی دارد.
د) نکته بعد پاسخ به یک شبهه است که شاید دغدغه بسیاری از مجاهدان عرصه جنگ نرم باشد و آن اینکه از یک سو از بحث‌ بالا به این نتیجه می‌رسیم که انسان مجاهد باید هرچه می‌تواند مؤمن‌تر و متقی‌تر باشد و هرچه مسئولیتش سنگین‌تر می‌شود باید توجه به معنویات هم در او بیشتر شود؛ به‌گونه‌ای که حتی طبق آیات ابتدایی سوره مبارکه مزمّل، به فرموده مفسرّین علت وجوب نماز شب برای پیامبر(ص) مسئولیت سنگینی بود که به ایشان واگذار شد: «انّا سنلقی علیک قولاً‌ ثقیلاً» ما به زودی سخنی سنگین به تو القا خواهیم کرد(مزمل/ 5). بنابراین مجاهد جنگ نرم باید بیش از دیگران به تهجد و شب‌زنده‌داری و خواندن قرآن و به‌جا آوردن مستحبات بپردازد تا بتواند از عهده مسئولیتش برآید و دچار لغزش نگردد؛ اما از سوی دیگر ممکن است گفته شود همین خدمت و جهادی که انسان در دوران مسئولیتش انجام می‌دهد خود بزرگترین عبادت است و عدم انجام چنین مستحباتی را جبران می‌کند. پس اگر در طول روز یا هفته و یا در کل ماه مبارک رمضان توفیق خواندن صفحه‌ای قرآن هم حاصل نشد، مشکلی ایجاد نمی‌کند زیرا "عبادت جز خدمت به خلق نیست" یا "عبادت جز جهاد در راه خدا نیست"! حال کدام حرف درست است؟ آیا می‌توان میان دو نظر بالا جمع کرد؟ هر چند پاسخ به این سؤال برای مسئولیت‌های مختلف و موقعیت‌های مختلف جنگی، متفاوت است اما می‌توان یک چارچوب و اصول کلی برای آن مشخص کرد که از آن تجاوز نشود.
پاسخ به این شبهه و بحث پیرامون دیگر ویژگی های مجاهدان جنگ نرم در شماره های بعد بررسی می شود.
+ نوشته شده در  دوشنبه پنجم فروردین ۱۳۹۲ساعت 7:55  توسط عبدالله  | 

بسمالله‌الرّحمنالرّحیم
یا مقلّب القلوب و الأبصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال.
اللّهمّ صلّ علی حبیبتك سیّدة نساء العالمین فاطمة بنت محمّد صلّی الله علیه و ءاله. اللّهمّ صلّ علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها. اللّهمّ كن لولیّك الحجّة بن الحسن صلواتك علیه و علی ءابائه فی هذه السّاعة و فی كلّ ساعة ولیّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتّی تسكنه ارضك طوعا و تمتّعه فیها طویلا. اللّهمّ اعطه فی نفسه و ذرّیّته و شیعته و رعیّته و خاصّته و عامّته و عدوّه و جمیع اهل الدّنیا ما تقر به عینه و تسرّ به نفسه.

تبریك عرض میكنم به همهی هممیهنان عزیزمان در سراسر كشور، و به همهی ایرانیان در هر نقطهای از جهان كه هستند، و به همهی ملتهائی كه نوروز را گرامی میدارند؛ مخصوصاً به ایثارگران عزیزمان، خانوادههای شهدا، جانبازان و خانواده‌هایشان، و همهی كسانی كه در راه خدمت به نظام اسلامی و به كشور عزیزمان مشغول فعالیتند. امیدواریم خداوند متعال این روز را و این آغاز سال را برای ملت ما، برای همهی مسلمانان عالم، مایهی شادی و بهروزی و نشاط قرار دهد و ما را به انجام وظائفمان موفق و مؤید بدارد. به هممیهنان عزیزمان عرض میكنم توجه داشته باشند كه ایام فاطمیه در اواسط روزهای عید است و تكریم و احترام این ایام برای همهی ما لازم است.

ساعت تحویل و هنگام تحویل، در حقیقت حد فاصلی است بین یك پایان و یك آغاز؛ پایان سال گذشته و آغاز سال نو. البته نگاه عمدهی ما باید به طرف جلو باشد؛ سال نو را ببینیم، برای آن خودمان را آماده كنیم و برنامهریزی كنیم؛ اما حتماً نگاه ِبه پشت سر و راهی كه طی كردهایم هم برای ما مفید است، برای اینكه ببینیم چه كردهایم، چگونه حركت كردهایم، نتائج كار ما چه بوده است، و از آن درس بگیریم و تجربه بیاموزیم.

سال ۹۱ مثل همهی سالها، سالی متنوع و دارای رنگها و نقشهای گوناگون بود؛ شیرینی هم داشت، تلخی هم داشت؛ پیروزی هم داشت، عقبماندگی هم داشت. زندگی انسانها در طول حیات، همیشه همین جور است؛ با كش و قوسها همراه است، با فراز و نشیبها همراه است؛ مهم این است كه از نشیبها خارج شویم، خودمان را به اوجها برسانیم.

آنچه كه در طول سال ۹۱ از جنبهی مواجههی ما با جهان استكبار آشكار و واضح بود، عبارت بود از سختگیری دشمنان بر ملت ایران و بر نظام جمهوری اسلامی. البته ظاهر قضیه، سختگیری دشمن بود؛ اما باطن قضیه، ورزیدگی ملت ایران و پیروزی او در میدانهای مختلف بود. آنچه كه دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنهها و عرصههای مختلف بود؛ عمدتاً عرصهی اقتصاد و عرصهی سیاست بود. در عرصهی اقتصاد، گفتند و تصریح كردند كه میخواهند ملت ایران را بهوسیلهی تحریم فلج كنند؛ اما نتوانستند ملت ایران را فلج كنند و ما در میدانهای مختلف، به توفیق الهی و به فضل پروردگار، به پیشرفتهای زیادی دست پیدا كردیم؛ كه تفصیل آنها برای ملت عزیزمان گفته شده است، گفته خواهد شد؛ من هم انشاءالله در سخنرانی روز اول فروردین، به شرط حیات، اجمالاً مطالبی عرض خواهم كرد.

در زمینهی اقتصاد البته بر مردم فشار وارد آمد، مشكلاتی ایجاد شد؛ بخصوص كه اشكالاتی هم در داخل وجود داشت؛ برخی از كوتاهیها و سهلانگاریها انجام گرفت كه به نقشههای دشمن كمك كرد؛ لیكن در مجموع، حركت مجموعهی نظام و مجموعهی مردم، یك حركت رو به جلو بوده است و انشاءالله آثار و نتائج این ورزیدگی را در آینده خواهیم دید.

در عرصهی سیاست، از یك جهت همت آنها این بود كه ملت ایران را منزوی كنند، از جهت دیگر ملت ایران را دچار دودلی و تردید كنند؛ همت آنها را كوتاه و ضعیف كنند. درست عكس این عمل شد؛ در واقع عكس این اتفاق افتاد. در زمینهی انزوای ملت ایران، نه فقط نتوانستند سیاستهای بینالمللی و منطقی ما را محدود كنند، بلكه حتّی نمونههائی از قبیل اجلاس جنبش غیر متعهدها با حضور تعداد كثیری از سران و مسئولان كشورهای جهان در تهران تشكیل شد و عكس آنچه را كه دشمنان ما میخواستند، رقم زد و نشان داد كه جمهوری اسلامی نه فقط منزوی نیست، بلكه در دنیا با چشم تكریم و احترام به جمهوری اسلامی و به ایران اسلامی و به ملت عزیز ما نگریسته میشود.

در زمینهی مسائل داخلی، مردم عزیز ما در آنجائی كه امكان و موقعیت ابراز احساسات وجود داشت ــ عمدتاً در بیست و دوم بهمن سال ۹۱ ــ آنچه را كه لازمهی حماسه و شور بود، از خود نشان دادند؛ از سالهای دیگر پرشورتر و متراكمتر در صحنه حاضر شدند. یك نمونهی دیگر هم حضور مردم خراسان شمالی در بحبوحهی تحریمها بود، كه نمونه و مستورهای از وضعیت و روحیهی ملت ایران را نشان میداد نسبت به نظام اسلامی و به مسئولان خدمتگار و خدمتگزار خودشان. كارهای بزرگی هم بحمدالله در طول سال انجام گرفته است؛ تلاشهای علمی، كارهای زیربنائی، تحرك فراوان مسئولین و مردم. زمینهها برای حركتِ رو به جلو و انشاءالله جهش، فراهم شده است؛ هم در زمینهی اقتصاد، هم در زمینهی سیاست، و هم در همهی زمینههای حیاتیِ دیگر.

سال ۹۲ برابر چشمانداز امیدوارانهای كه به لطف پروردگار و همت مردم مسلمان برای ما ترسیم شده است، سال پیشرفت و تحرك و ورزیدگی ملت ایران خواهد بود؛ نه به این معنا كه دشمنیِ دشمنان كاسته خواهد شد، بلكه به این معنا كه آمادگی ملت ایران بیشتر و حضور او مؤثرتر و سازندگی آیندهی این ملت به دست خودشان و با همتِ با كفایت خودشان انشاءالله بهتر و امیدبخشتر خواهد شد.

البته آنچه را كه ما در سال ۹۲ در پیشِ رو داریم، باز عمدتاً در دو عرصهی مهم اقتصاد و سیاست است. در عرصهی اقتصاد، به تولید ملی باید توجه شود؛ همچنان كه در شعار سال گذشته بود. البته كارهائی هم انجام گرفت؛ منتها ترویج تولید ملی و حمایت از كار و سرمایهی ایرانی، یك مسئلهی بلندمدت است؛ در یك سال به سرانجام نمیرسد. خوشبختانه در نیمهی دوم سال ۹۱ سیاستهای تولید ملی تصویب شد و ابلاغ شد ــ یعنی در واقع این كار ریلگذاری شد ــ كه بر اساس آن، مجلس و دولت میتوانند برنامهریزی كنند و حركت خوبی را آغاز كنند و انشاءالله با همت بلند و با پشتكار پیش بروند.

در زمینهی امور سیاسی، كار بزرگ سال ۹۲، انتخابات ریاست جمهوری است؛ كه در واقع مقدرات اجرائی و سیاسی، و  به یك معنا مقدرات عمومی كشور را برای چهار سال آینده برنامهریزی میكند. انشاءالله  مردم با حضور خودشان در این میدان هم خواهند توانست آیندهی نیكی را برای كشور و برای خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمینهی اقتصاد، هم در زمینهی سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد. با حماسه و با شور باید  وارد شد، با همت بلند و نگاه امیدوارانه باید وارد شد، با دل پر امید و پر نشاط باید وارد میدانها شد و با حماسهآفرینی باید  به اهداف خود رسید.
با این نگاه، سال ۹۲ را به عنوان «سال حماسهی سیاسی و حماسهی اقتصادی» نامگذاری میكنیم و امیدواریم به فضل پروردگار، حماسهی اقتصادی و حماسهی سیاسی در این سال به دست مردم عزیزمان و مسئولان دلسوز كشور تحقق پیدا كند.

به امید توجهات پروردگار و دعای حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه) و با درود به روح مطهر امام بزرگوار و شهیدان عزیز .
و السّلام علیكم و رحمةالله و بركاته

+ نوشته شده در  دوشنبه پنجم فروردین ۱۳۹۲ساعت 7:6  توسط عبدالله  | 
از عشق تو گفتیم و نمک گیر شدیم

                                                                تا ساحل چشمان تو تکثیر شدیم

گفتند غروب جمعه خواهی آمد

                                                                    آنقدر نیامدی که ما پیر شدیم

 

(اللهم عجل الولیک الفرج)


+ نوشته شده در  جمعه چهارم اسفند ۱۳۹۱ساعت 20:25  توسط عبدالله  | 

هویت واقعی اخلالگران
1- مواضع رئیس مجلس یا مواضع رئیس جمهور و این که هر یک از آنها تا چه اندازه و به چه میزان در مواضع خود صاحب حق! هستند موضوع این نوشته نیست، نه آن که مواضع این دو قابل ارزیابی نبوده و از پرداختن بی نیاز باشد، بلکه به گواهی آنچه در پی خواهد آمد، ماجرای اخلال دیروز بیرون از مواضع دو مسئول یاد شده اتفاق افتاده است و شواهد فراوانی در دست است که نشان می دهد ماجرای تلخ روز یکشنبه هفته گذشته در جلسه علنی مجلس فقط دستاویزی برای یک حرکت اخلالگرانه هماهنگ شده با آن سوی آب ها بوده است تعجب نکنید! بخوانید!


2- این توصیه حکیمانه و راهگشای رهبرمعظم انقلاب طی چند روز اخیر، - حداقل 10 روز گذشته- بارها در رسانه ها و مجامع و محافل مطرح شده و هیچکس را نمی توان یافت که از آن بی خبر باشد؛
«از امروز تا روز انتخابات هر کس احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار گیرد، قطعا به کشور خیانت کرده است»


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۹۱ساعت 14:21  توسط عبدالله  | 

چند وقتی است که همه جا صحبت از گرانی ها و فشار اقتصادی بر روی مردم است. در کوچه و بازار و حوزه و دانشگاه و منزل و .....

خب این یک واقعیتی است که مردم دارند با آن دست و پنجه نرم می کنند ولیکن عوامل این نابسامانی اقتصادی مختلف است که بنده در اینجا می خواهم به یکی از اساسی ترین آنها اشاره نمایم.

قبل از ورود به بحث، موارد و عواملی از جمله :

 دقت نظر و عمل به نکته سنجی های عالمانه مقام معظم رهبری ؛ تدبیرهای داخلی اقتصادی ، نظارت و بازرسی دقیق ، تعامل و همدلی بین مسئولین مربوطه و اولویت دار بودن این موضوع در مباحث روزمره مسئولین وجود دارد که می تواند در مدیریت این بحران کمک به سزایی بکند و بالتبع عمل نکردن به هر کدام از این عوامل منجر به نابسامانی اقتصادی می گردد.

اما در این میان مقام معظم رهبری در رابطه با این موضوع بسیار مهم به مطلبی اشاره فرمودند که اگر خدای ناکرده تک تک ماها به وظیفه خود عمل نکنیم ؛حسین بن علی ها به مسلخ کربلا خواهند رفت.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  چهارشنبه هجدهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 23:32  توسط عبدالله  | 

نظام سلطه، به ‌سرکردگی آمریکا، با طراحی عملیات مخفی و بی‌ثبات‌سازی علیه جمهوری اسلامی ایران، اجرای سناریوی هوشمند و چندمرحله‌ای «فشار‌ـ‌بی‌ثباتی‌ـ‌مذاکره» را در دستور کار قرار داده که نقطه‌ی کانونی آن انتخابات ریاست جمهوری در خردادماه 1392 است. در این طراحی، از یک ‌سو تلفیق مدل‌های پیاده‌شده در کشورهای مختلف و ترمیم نقاط ضعف در فتنه‌ی 88 مد نظر قرار گرفته است و از سوی دیگر، سعی می‌شود تا با ایجاد آشفتگی اقتصادی، ایجاد اعتراض و آشوب اجتماعی و سیاسی در بستر انتخابات کلید بخورد.

+ نوشته شده در  پنجشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 1:46  توسط عبدالله  | 
- عصر روز يكشنبه هفته جاري، رهبر معظم انقلاب در ديدار نخبگان و اساتيد دانشگاه ها با ايشان، نشانه هاي مستندي ارائه فرمودند كه از تغيير هندسه سياسي، اقتصادي و اجتماعي جهان حكايت مي كرد. حضرت آقا، پيش از اين نيز با اشاره به شواهد و نمونه هاي روشني، از نزديك شدن تاريخ به يك «پيچ بزرگ» خبر داده و بر آن تاكيد داشته اند. وجيزه پيش روي نگاهي است گذرا به پاره اي از آنچه اين روزها در جاي جاي جهان و مخصوصا در جهان اسلام جريان دارد و به زباني ديگر از همين تغيير بنيادين در هندسه و ساختار جهان و نزديك بودن «پيچ بزرگ تاريخ» حكايت مي كند.

ادامه مطلب
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۱ساعت 13:43  توسط عبدالله  | 
تا در را باز كردم، اوه... چه شكلی!داخل اتاق رئیس رفتم گفتم: شما با این خانم محرم هستی؟ گفت: نه!گفتم: چطور با یك دختر به این زیبایی تو در یك اتاق هستی.

.

ادامه مطلب
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۱ساعت 11:34  توسط عبدالله  | 
۱- مي گفتند علي(ع) سخت گير است و راست مي گفتند، علي سخت گير بود. اما اين، فقط نيمي از واقعيت بود و اين واقعيت نيمه ديگري هم داشت كه ناگفته مي گذاشتند و مي گذشتند. علي به چه كساني سخت مي گرفت؟! آن كودك يتيم را كه بر پشت خود مي نشاند و به دست و زانو راه مي رفت تا غم بي پدري از دل او بزدايد. وقتي مي شنيد كه حراميان، خلخال از پاي آن دخترك مسيحي ربوده اند، چهره به آتش سوزان تنور نزديك مي كرد و مي فرمود؛ اگر كسي از اين غصه بميرد بر او ملامتي نيست. شب هنگام كيسه نان و خرما به دوش مي كشيد و پنهان از چشم اين و آن در كوچه هاي تاريك مي خزيد تا هيچ تهي دستي سرگرسنه بر بالين نگذارد. در نخستين روزهاي بعد از خلافت ظاهري، تعدادي از خواص آلوده به چرب و شيرين نزد علي(ع) آمده و او را ملامت كردند كه چرا بيت المال را به تساوي تقسيم مي كند؟! و به اشراف و خواص، سهم بيشتري نمي دهد؟! و حضرت خروشيده و گفته بود؛ آيا از من مي خواهيد با ستم كردن در حق مردمي كه بر آنها حكومت دارم، در پي پيروزي باشم؟ به خدا سوگند هرگز دست به اين ظلم نمي آلايم. اگر اين اموال متعلق به خود من هم بود، همه را يكسان در ميان مردم تقسيم مي كردم، چه رسد به آن كه، اين اموال، مال خدا و بيت المال است. و...به قول جرج جرداق نويسنده مسيحي كتاب «صوت العداله الانسانيه»، اين همه كه از فضايل و مردم دوستي علي(ع) آمده است- و همين اندازه نيز بيرون از اندازه و شمار است- فقط اندكي از بسيارها و قطره اي از اقيانوس بي كران علي است. جرداق در توضيح اين نظر خود به واقعيت تلخي اشاره كرده و مي گويد؛ بسياري از فضيلت هاي علي(ع) را دشمنانش به كينه و دوستانش به تقيه، ناگفته گذاشته و گذشته اند.
علي سخت گير بود. راست مي گفتند ولي نمي گفتند كه علي بر چه كساني سخت مي گيرد؟ علي سخت گير بود، اما نه با مردم، بلكه از يكسو با كارگزاران حكومت كه وظيفه آنان را خدمت به خلق خدا مي دانست و مي فرمود؛ آنها، يا برادران شما هستند در دين و يا برابر با شما در خلقت. و از ديگر سو به خواص آلوده، صاحبان ثروت هاي نامشروع، مفت خورها، زورگويان و همه كساني كه از اين قماش بودند، سخت مي گرفت. همين طيف از آلودگان و زياده خواهان بودند كه از سخت گيري مولاي مظلوم ما در هراس بودند و اضطراب خود از عدالت علي را به حساب نگراني مردم! مي نوشتند.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  پنجشنبه نوزدهم مرداد ۱۳۹۱ساعت 12:47  توسط عبدالله  | 

می خواهند نظام از محتوای اسلامی  وانقلابی تهی شود.

همه بدانند که امروز دشمنان جمهوری اسلامی از بر کندن این بنیان مستحکم احساس عجز می کنند سعی شان این است که به وسایل گوناگون به دست خود کسانی که تو این انقلاب بودند وهستند از این محتوا ذره  ذره بکنند . جمهوری اسلامی اسمش جمهوری اسلامی باشد اسمش نظام انقلابی باشد اما از محتوای اسلام  از محتوای انقللاب در ان خبری نباشد. 28/11/1387

*****

 


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  سه شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۲ساعت 11:9  توسط عبدالله  |